@84جفری هریس
روزنامه نگار سرگرمی مستقر در LA و 411 میزبان Podcast مصاحبه های کشتی.
وقتی اولین سرنوشت منتشر شد ، من یک فرزندخواند اولیه بودم. من از ایرادات بازی آگاه بودم. مطمئناً ، فاقد محتوا بود ، اما بیشتر اوقات از آن لذت می بردم. در حالی که من یک گیمر تیرانداز اول شخص بزرگ نبودم ، اما بازی Destiny را سرگرم کننده و راحت می توان یافت. کنترل ها نرم بود و من از ساخت Titan Guardian of the ارگ خودم لذت بردم. سرنوشت احتمالاً مقدمه من در پدیده “بازی سرویس زنده” بود که امروزه شناخته شده است ، اما من درک کمی از معنای واقعی این اصطلاح در آن زمان داشتم.
Destiny اصلی یک بازی سنگین بود. و توسط “grindy” ، بازیکنان را مجبور می کند بارها و بارها به یک حلقه گیم پلی بپردازند تا سعی کنند این دنده بهتر و خنک را بدست آورند.
و بله ، من حتی در واقعه غار لوت نیز شرکت کردم. من آن غار لوت را نیز دوست داشتم. غار لوت اینگونه است که من Gjallahorn را در Destiny اصلی گرفتم و باز کردن قفل Gjallahorn بسیار سرگرم کننده بود.
من قطره ای عجیب و غریب با روش سنتی تری پیدا نکردم که سرنوشت می خواست شما بازی کنید ، بنابراین به غار لوت متوسل شدم ، و ذره ای پشیمان نیستم. گفته می شود ، عدم وجود قطره های عجیب و غریب در خارج از غار لوت احتمالاً یکی از مشکلات اولیه Destiny بود.
و در حالی که سرنوشت به طور قطع فاقد محتوا در …