بازخوانی Sanmao های تایوانی Wayfarer فروش می رسد که پانزده میلیون کتاب

در آوریل سال 1974 یک زن تایوانی به نام چن پینگ فرود در ال Aaiún پایتخت اسپانیا صحرا. در راه به خانه است که او نامزد خوزه ماریا Quero y رویز بود اجاره او را دیدم گله بز و شتر; اجاق گاز دود رز از بوم چادر و آهن خانه های ییلاقی. او احساس او "راه رفتن به یک دنیای جدید" را به عنوان او بعدها نوشت. اجاره در شهر گورستان منطقه بود که در پایان یک ردیف از خانه های بتنی در سراسر خیابان از محل های دفن زباله. در داخل او بررسی خود را یک خوابه در فقط چند قدم: طبقه ناهموار وجود دارد سوراخ خمیازه در خاکستری-سیمان دیوار و یک سر لامپ آویزان از سقف. او به او گفت که نامزد آن بود.

Quero اسپانیایی دریایی مهندس فرود آمده بود در نزدیکی یک معدن و زن و شوهر حل و فصل در. چن فکر زمین به عنوان "زادگاه یکی دیگر از زندگی است." در حالی که Quero برداشت اضافی و تغییرات در معدن چن سرگردان در اطراف شهر بدانند مدارک خود را برای ازدواج خرید و حمل خانه مخازن آب و هزینه های کولر بعد از ظهر با همسایه صحرا زنان است. او تزئین خانه جدید خود را در بودجه: او ساخته شده مبلمان چوبی سبدهای حمل و نقل استفاده می شود برای تابوت و از مد افتاده تایر به یک بالشتک صندلی. آنها نمی باید یک تلویزیون و یا رادیو. گاهی اوقات او hitched سوار بر یک تاجر کامیون به رانندگی به صحرا وجود او راه اندازی چادر در نزدیکی عشایر و گوش به ندبه باد در حالی که تماشای گله بزکوهی اجرا به غروب آفتاب.

به زودی او شروع به نوشتن در مورد زندگی او در صحرا برای ایالات اخبار روزانهروزنامه در تایوان تحت نام قلم Sanmao و در عرض یک سال, او, مقالات تبدیل به یک مجموعه با عنوان "داستان از صحرای بزرگ آفریقا." این کتاب تجدید چاپ شد سه بار در شش هفته اول و بیش از سی پښتو دنبال کرد. آن را بخوانید در سراسر چینی در خارج از کشور و به زبان های کره ای و ژاپنی و اسپانیایی. به تاریخ آن به فروش می رسد پانزده میلیون نسخه. در اوایل این سال این کتاب به نظر می رسد در ترجمه انگلیسی در آمریکا برای اولین بار.

قبل از مرگ او در سن چهل و هفت در سال 1991 چن نوشت: چهارده کتاب از نیمه اتوبیوگرافیک مقالات و ترجمه آثار از زبان های انگلیسی و اسپانیایی به چینی. او نوشت: متن ترانه برای آهنگ های محبوب و همچنین اسکریپت برای قرمز "گرد و غبار" یک فیلم ضربه در تایوان و هنگ کنگ و سرزمین اصلی چین. موفقیت کاکل فقط به عنوان بومی تایوان بود از لحاظ اقتصادی و ادامه داد: به عنوان سرزمین اصلی چین بود شروع به باز کردن خود را تحت دنگ شیائوپنگ. در هر دو مکان کردند و شروع به خیال پردازی در مورد جهان خارج و در مورد راه های از زندگی که متفاوت از یک نواخت خود جوامع است.

برای پیروان Sanmao یک زن جوان چینی که رها سنتی مسیرهای گذاشته برای او یک نوع انقلابی است. در ربع قرن پس از مرگ او او الهام گرفته از حداقل سیزده زندگینامه; طرفداران جابجایی او قدم به قدم از طریق صحرای بزرگ آفریقا و جزایر قناری. در Douban چینی فیلم-و-ادبیات جامعه اینترنت با یک صد و شصت میلیون کاربر در هر نسخه از کتاب او را به خود جلب کرده هزاران طولانی بررسی است. در ماه مارس گذشته در چه بوده است او هفتاد و ششمین سالگرد تولد او شباهت برجسته بود به عنوان یک گوگل دودل: موهای سیاه بلند او دست تکان داد در برابر طلایی کویر آبی او ردا روان است. عکس های او را کامل Instagram پست امروز: چن سفید بالا و شلوار جین سفید مو در باب خمیده در یک نیمکت کنار پنجره و یا در راديال بالا waisted شلوار, برگزاری net-کیسه رشته, پیاده روی خالی قطار مسیر در برابر آسمان آبی.

چن پینگ متولد شد و در سال 1943 به خوبی خاموش زن و شوهر جوان که به تازگی decamped از شانگهای به مرکزی شهر چونگکینگ پیوستن به یک موج از سیاستمداران خدمتگزاران بازرگانان روشنفکران و دیگران فرار مداوم جنگ علیه ژاپنی ها. پس از جنگ خانواده اش نقل مکان کرد به نانجینگ پایتخت از Chiang Kai-shek جمهوری خلق چین است. پدر او شروع به یک شرکت حقوقی با برادر خود و نقل مکان خانواده به سبک غربی خانه در مرکز شهر. چن بعد به یاد طبقه دوم مطالعه با سایبان درختان در خارج از پنجره که در آن او در سراسر یک کتاب عکس در مورد یک پسر یتیم به نام Sanmao.

وقتی مشخص شد که کمونیست بودند رفتن به سر می برد و ملی دولت خواهد نقل مکان به تایوان خانواده pawned جواهرات و اشیاء با ارزش دیگر پیوست و دو میلیون mainlanders که مهاجرت به این جزیره که در آن ملی اعلام حکومت نظامی تحت یک حزب حکومت تعهد یک روز را به سرزمین اصلی است. چن اغلب صرف ناهار به منظور پول اضافی برای اجاره کتاب از یک فروشگاه محلی: روسی رمان کلاسیک چینی و غربی داستانی از جمله "زنان کوچک."

هر چند او یک خواننده حریص او گاهی اوقات یک دانش آموز فقیر. در سال دوم دبیرستان یک معلم ریاضی درو صفر بر چهره او در جوهر به مسخره بد او نمرات. او شروع به پرش مدرسه آورده و کتاب به عنوان خوانده شده در یک گورستان که در آن او می تواند پنهان و دور از زندگی—"مرده ها همه ملایم روح" او بعدها توضیح داد. در عرض چند ماه او از مدرسه کاهش یافته است در دسترس نباشد و شروع به خواندن در خانه تمام وقت. آن را هفت سال قبل از او در تلاش برای رفتن به مدرسه دوباره.

توسط اوایل نوزده-شصت یک صحنه هنر بود و رو به رشد در تایپه: نویسندگان و شاعران و نقاشان با حضور در کافی شاپ ها و برخی از آنها آغاز شده مجلات. هنگامی که چن بود هفده یک نقاش Gu Fusheng شروع تدریس او در معرض خود را به شارل بودلر و راینر ماریا ریلکه و او را تشویق به نوشتن. او اولین داستان کوتاه "سردرگمی" منتشر شد تحت نام خود در ادبیات مدرنیکی از شهر جدید مجله. این یک, فراموش نشدنی, خواب, داستان آزادانه با الهام از فیلم "Portrait of Jennie" از سال 1948 در مورد اختلال نوجوان-دختر سن.

چن می نوشتن گسترده در مورد او انفرادی نوجوانان-سن سال در "رفته با فصل بارانی" و کتاب های دیگر. در یک آهنگ به نام "مسیر" او نوشت: "یک بچه ترسو بود و ترس از معلم او / تا ترس او کمی سرباز ترک پست خود / قفل خودش را به دیواره های کتاب. . . . در این روز کردن آهنگ / هیچ سال ماه روز کودکان / دست های کوچک / لوله هارد به عنوان آنها سعی می کنید می تواند باز نمی شود / بن بست بودن مشخص شده یک کودک بد."

او عازم مادرید به مطالعه در سال 1967. او در حال فرار از فروپاشی و انتخاب اسپانیا پس از دیدن یک تصویر در آستین کلاسیک-گیتار رکورد های زیبا خانه های سفید و بی پایان تاکستان. "در حال فرار است نه اعتراض, اما وسیله ای برای پیدا کردن راهی برای خروج از بن بست" او بعد از آن گفت. در مادرید او ملاقات Quero و سپس شانزده سال, چه کسی را نجات داد تا او را به سینما و سوگند به ازدواج با او زمانی که او بزرگ شد. چن نمی آن را به طور جدی. در شش سال او نقل مکان کرد و به آلمان غربی و سپس Illinois. او را به عنوان یک راهنمای تور در مایورکا و به عنوان یک "شرقی" عطر مدل در یک فروشگاه در برلین. نان و آب خود را به طور منظم در رژیم غذایی. او تبدیل کردن یک زن و شوهر از ازدواج های پیشنهادی. او در بازگشت به تایوان برای تدریس. او را سقوط در عشق با یک آلمانی و مشغول شدم. او دچار یک حمله قلبی کشنده روز آنها برداشت خود عروسی-کارت دعوت. او دوباره سمت چپ برای رئال مادرید جایی که او بعد از آن پیوست با Quero که تا به حال خدمت در نیروی دریایی و رشد یک ریش. او تا به حال یکی دیگر از ایده: حرکت به صحرای بزرگ آفریقا.

چن و Quero—یا Sanmao و جثه آنها به عنوان شناخته شده به خوانندگان خود—تا به حال هیچ پول برای جشن. آنها به تماشای "Zorba the Greek" در تنها سینمای در ال Aaiún. خود را برای عمران-مراسم عروسی او یک نور آبی کنف لباس قرار داده و گشنیز را در کلاه نی. این جفت ارز—یک کاردان شوخ تایوانی و فرسوده بود سر قوی, اسپانیایی, شوهر, ساخت را در صحرای بزرگ آفریقا—گرفتار تایوانی خوانندگان. با سقوط از سال 1975 به اسپانیا نقل مکان کرد به واگذاری کنترل خود را بر قلمرو آنها در میان آخرین اسپانیایی ها برای تخلیه و پس از آن آنها نقل مکان به جزایر قناری که در آن Quero تا به حال یک زمان سخت پیدا کردن یک شغل و چن نوشتن شد منبع اصلی درآمد. در زمان او تعداد بازدید تایوان سال بعد "داستان صحرا" منتشر شده بود و او تحت درمان قرار گرفت مانند یک ستاره سینما. در سپتامبر سال 1979 در حالی که چن پدر و مادر از دیدن او در جزایر قناری Quero درگذشت غواصی تصادف. او بیست و هفت.

در نظر بسیاری از Quero مرگ یک خط گسل و پس از آن چن نوشتن تغییر: او در اوایل کار بود و پر از شادی و طنز, این خط از تفکر می رود در حالی که بعد قطعات محجبه در سودا. برای من نوشتن او در طول زندگی حرفه ای اش گرم است و روحیه و همچنین ماده از این واقعیت حتی بدون مقدمه در آن غم و اندوه است. در یک سفر که چن زمان به پرو زیر Quero مرگ برای مثال یک مرد از او پرسید که چگونه او یک زن چینی صحبت اسپانیایی خوبی است; او پاسخ داد: "شوهر من اسپانیایی است." زمان حال ورقه به طور طبیعی و آن را مانند یک خنجر به قلب است.

من به تازگی به عنوان خوانده شده "داستان صحرا" برای اولین بار پس من یک نوجوان-ager. شخصیت و تاب طرح شد همه مبهم آشنا, اما من تلاش برای از آن لذت ببرید. خود پرتره بود خود aggrandizing و unself آگاه است. Sanmao است که قانون شکن و ادب از فرهنگ است. او می آموزد فقیر محلی دختران که می توانید به خواندن و یا تعداد آنها را ارائه می دهد تسلی او رفتار یک برده آفریقایی مانند او یک انسان است. در نوشتن زنان عرب هستند یا زیبا و مرموز و یا داد و بیداد کن و unshowered. غرق در افکار در کودک عروس و بردگی مردان او می پرسند که آیا این افراد تا کنون تبدیل به متمدن ؟

من پیامک سه دختر همه آنها به حال خود Sanmao مرحله به نوجوانی و از آنها خواست آنچه که ما تا به حال دیدم در او. پاسخ مشابه بودند: آن را فقط سرد به دیدن یک زن چینی رومینگ در سراسر جهان است. اما در حال solipsistic یکی نوشت: "در حال حاضر که شما به آن اشاره من حدس می زنم او بود."

من احساس گناه نه تنها برای outgrowing کتاب من تا به حال یک بار ارزشمند—یک نوع خیانت—اما نه با توجه به هر یک از این چیزهایی که من برای اولین بار آن را بخوانید. چن بود هرزگرد در سفر بلکه مهربان کوته نه واقعا کنجکاو.

اواخر نوزده-هشتاد چن نقل مکان کرده بود به تایپه, که در آن او اغلب بسته خودش را در آپارتمان خود برای روز پاسخ دادن به نامه نوشتن مقالات گمشده وعده های غذایی و خواب تنها از 7 یک.m. به 11 یک.m. او به پانصد مذاکرات در چند سال گذشته یکی برگزار شد و در سالن یادبود برای Sun Yat-sen, یکی از مهمترین و تحمیل ساختمان در مرکز شهر تایپه و از کوره در جمعیت های بسته بندی شده سه هزار صندلی, محل, در حالی که یکی دیگر از هزار یا دو بیرون ایستاده بود. یکی از دوستان چن فکر جان لنون به او هشدار داد که این نوع عشق می تواند کشتن. "این جامعه او را دوست دارد بیش از حد. ما می تواند آن را تحمل نمی کند" مادر او بعدها نوشت.

به عنوان یک نوجوان ، ager چن تا به حال گرفته شده خط زندگی یک خودکشی-پیشگیری تدریس خصوصی در خانه. او تا به حال ساخته شده, دو خودکشی: برش مچ دست پس از او ترک تحصیل کرد و به عمد در صورت قرص زیر Quero مرگ است. زمانی که خط زندگی درخواست او ورودی به صورت یک کتاب در مورد پیشگیری از خودکشی او نوشت: "اگر مرگ من زندگی نمی قادر خواهد بود به من فشار نمی کنه. من می خواهم به زندگی می کنند و ببینید چه چیز دیگری آن را در فروشگاه برای من . . . تا زمانی که آن زمان برای رفتن است." در تاریخ 4 ژانویه سال 1991 او خودکشی کرد. بعد پدر او که عمر خود را توسط پنج سال گفت: "آن را به عنوان اگر ما در نظر گرفتن پرواز به آمریکا بلیط خود را به هاوایی و معدن بود به سی ما وارد در هاوایی و او خاموش کردم اما من تا به حال در ادامه به سی ما نمی شود در همان پرواز هر بیشتر. اما من او را در قلب من و من در او."

در میان دوستان او شده بود به نام "ما کمی آفتاب" و بسیاری از تعجب اگر چن خسته خودش وام امید و قدرت را به دیگران به عنوان Sanmao در حالی که نادیده گرفتن مبارزات خود را. او گفته بود که او بسیار خسته بود و او به شوخی از کشتن "Sanmao" بر روی کاغذ. درست قبل از مرگ او او برنامه ریزی شده بود بیشتر سفر به سرزمین اصلی است که او در دیدار سه بار در سال 1989 و 1990 مدت کوتاهی پس از این تایوانی دولت مجاز شهروندان خود را ببینید. او دهه گذشته بود شاید او غریب, بلکه خود سازنده ترین: او نوشت: مقاله یک اسکریپت برای یک بازی و شعر برای آهنگ های محبوب. منزوی در آپارتمان خود در مرکز شهر تایپه او خواندن و نوشت تا سپیده دم. هر چند او معروف است به صورت مادام العمر سفر Sanmao شد چالاک ترین زمانی که او نگاه به درون است. در مقدمه به یک آلبوم تلفیقی به نام "اکو" از سال 1985 او نوشت: "به او از خواب بیدار. صدا هنوز هم مردد در کنار او مانند یک جزر و مد. این نیست که او چه می خواهد. آنچه او می خواهد یک روز صبح یک نوع سایشی صبح. بنابراین او مدت زمان طولانی تر اما صدا نمی حالا است."