'سحر و جادو از آشنایی های گاه به گاه از دست داده است و در طول مستند'

Ever پس از دولت بریتانیا تحمیل coronavirus مستند بسیاری از ما شده است تعجب به کشف کنند که آن را به چیزهای کوچک

توسط FARDAALEFBA در 9 تیر 1399

Ever پس از دولت بریتانیا تحمیل coronavirus مستند بسیاری از ما شده است تعجب به کشف کنند که آن را به چیزهای کوچک – و نه عجیب و یا به خصوص زمین-خرد – که ما از دست رفته است. مستقل زندگی میز جدید سری مقاله زندگی پس از مستند قصیده به همه چیز ما در زمان داده شده در قبل از Covid جهان – و چیزهایی که ما نمی تواند صبر کنید برای انجام یک بار دیگر زمانی که نرمال در نهایت رزومه.

***

او سابق من-پسر خواهر و اینکه من واقعا نمی دانم او; من می دانستم که من او را دوست داشت. من فکر می کنم نام او است اما در عین حال من می تواند اشتباه است. هنگامی که او به من داد یک مو مرتکب خطا شدن من به خاطر عرق کردن در یک کلوپ شبانه. بار دیگر ما ضربه را به یکدیگر در Lidl و من به پایان رسید تا چت با او در لبنیات راهرو در مورد جرمی Corbyn را دلپذیری لمسي تا زمانی که من بیش از حد خسته به طبخ ترش من به خرید مواد تشکیل دهنده.

آخرین باری که من او را دیدم که او زیر یک مرد من فرض او در تاریخ با به باغ آبجو. "او با پوشیدن صندل!" او grimaced, به عنوان او در راهپیمایی های پیش رو برای به دست آوردن یک پاینت. "حداقل او پوشیده نیست Uggs?" من به شوخی و او خندید و زمانی که او با قرار دادن دست خود را در اطراف من او, براق, سیاه, مو قال مانند نارگیل. "Urgh ما نیاز به انجام است که نوشیدن," او گفت:. "بله. من پیام شما" به من گفت. من نمی, اما پس از آن ما هر دو می دانستم آن یک پیشنهاد که ما از آن ساخته شده.

قبل از coronavirus وجود من پر شده بود از مردم می خواهم اما – بازی گاه به گاه آشنایان من ساخته شده من نمی دانم که چگونه که خورد به یک شات از شادی غیر منتظره و هیجان و چیزی بیشتر افرادی که به طور مداوم در حالیکه در داخل و خارج از زندگی من اما هرگز ماند به اندازه کافی بلند برای دوستی با.

اما پس از مستند آغاز شده و در برخی از نقطه بین دیروز و دو سال پیش من را دیده اند هر Emmas. اکثر مردم به سختی بیرون بروید در حال حاضر و اگر آنها این کار را برای دیدن مردم آنها را دوست دارم نه به خطر همه چیز برای کسانی که مردم آنها را در راه ملاقات به جایی مهم تر است.

وجود دارد بسیاری از Emmas در زندگی من است. وجود زن در ورزشگاه من را تاکید کرد نگاهها در زمانی که HIIT معلم کلاس نشان می دهد 30 ثانیه از burpees. وجود دارد که پسر من همیشه در خانه احزاب — جان ؟ جک ؟ جیک است ؟ و یا برخی دیگر غیر descript J نام با چهار حرف — که تنها چیزی که من را مشترک با این است که ما یک بار دیدم این پسر خیلی له شده او شروع به داشتن یک بحث با یک اتاق نشیمن دیوار فکر آن بود ،

وجود زن من ملاقات در مناطق که من همیشه فوق العاده تقریبا psychotically مودب بیش از حد. "نگاهی به تمام چوب,," من می گویند ، thrusting بسته من از فیلتر نسبت به او. "راستش را لطفا". وجود دارد که همیشه می رسد در دوستان-از-یک-دوست تولد زمانی که من در حال حاضر با چکش و تنها مکالمه ما — اگر شما می توانید آن را که شامل فریاد نام نویسندگان ما دوست داریم در هر یک از دیگر. "جوآن Didion!" "مارک فیشر!" "در واقع ما بسیار رایج!" یا من وجود دارد دوستان سابق آپارمتانی' دختر که من به طور منظم کشیدن به توالت cubicles با من که در آن من به او بگویید که او را شجاع برای داشتن زیر بغل ،

این سطحی آشنایان هرگز معنی به همان اندازه به من به عنوان دوستان واقعی من, البته, اما من آنها را از دست ندهید چرا که آنها به من احساس خوبی در مورد خودم در راه است که افرادی که واقعا می دانم که من اغلب نمی تواند. من مطمئن هستم که وجود دارد این است که هر چیزی خوشمزه تر در زندگی از آن احساس زمانی که شما در حال قدم زدن با دوستان خود و پشت سر شما کسی فریاد نام خود را و آن را یکی از این Emmas و شما را در آغوش بگیرید و سپس بحث در مورد آب و هوا یا چیز دیگری پوچ. دوستان خود را مانند "چه کسی بود ؟" و شما مانند با یک لبخند که نمی تواند smugger "فقط برخی از دختر است." کل ارز باعث می شود شما احساس می کنید شناخته شده است. در مستند من احساس می کنم در مقابل: مانند یک شبح, شناور از طریق جهان تنها به جمع آوری کاغذ توالت و آفتاب سوختگی است.

رابطه شما با دوستان بد در مقایسه با که در آن شما باید با Emmas. دوستان شما احساس می کنید دوست داشتم اما دوست داشتم با وجود شما زشتی. من می دانم که در مورد آزار دهنده سر و صدا فریاد میکشند من را برای جلب توجه زمانی که مردم در حال صحبت کردن در بیش از من. آنها می دانند که در مورد آن زمان من گفت: هر کس در مدرسه در مورد دوست, سه نفری, فقط به خاطر من لذت بردن از بی پروا عجله های اسرار. آنها خسته از من تنفس و پرسیدن "شما می توانید ببینید abs? وجود دارد یک خط وجود دارد درست است؟" آنها پله مرا به مقابله با من در مورد چیزی مزاحم من انجام داده ام تنها به تماس تلفنی با پایان من اذیت آنها را برای بودن من اذیت. من هرگز به یاد داشته باشید تولدها.

گاه به گاه گاهی اوقات آشنایان نمی دانم در مورد هر یک از این معایب تا زمانی که من نشسته تحت زل زل نگاه کردن خود را می توانید مانند من هیچ ندارد. آنها به من این لبخند slicked آواتار که می توانید آب و خنده دار حکایت به سی ثانیه است که با تصویب به عنوان شماره 48 اتوبوس می کشد تا. شنوایی خود را از خنده شکم من خواهد گزاف گویی کردن به جلو از بالای عرشه دوباره پخش این برخورد در مغز من. گاهی اوقات آن را به خوبی زمانی که مردم نمی بینم که شما واقعا فقط که شما وانمود می شود.

حتی پس از مستند من احتمالا هرگز رفتن برای یک نوشیدنی با اما چون برای انجام این کار خواهد بود به mar رابطه ما با چیزی صادق است. چه اتفاقی خواهد افتاد اگر ما آن را که برای نوشیدن تنها به درک ما که چیزی مشترک است ؟ من نمی دانم اگر ما در واقع شبیه به یکدیگر و یا اینکه ما فقط از به رسمیت شناختن است که می آید از bumping به هر یک از دیگر. ما با یکدیگر صحبت در صدای حدود سه دسی بل بالاتر از طبیعی است. گاهی اوقات ما جیغ قبل از ما در آغوش بگیرید.

آشنایان در حال حاضر در حال تبدیل شدن نادر در زندگی مدرن است. این سخت است برای گفتن سلام به مردم زمانی که آنها راه رفتن در اطراف با پادکست ها وافغان از طریق خود AirPods. مستند فقط رفتن به آن را سخت تر است. دو متر فاصله است تا ریشه دوانده در روح و روان ما است که شاید دفعه بعد من می بینم اما ما فقط براق گذشته هر یک از دیگر گزینه به جیغ و آغوش حذف از ما نادر برخورد و با آن بسیاری از لذت بردن از آنها.



tinyurlis.gdv.gdv.htclck.ruulvis.netshrtco.detny.im
آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن