بازگشت یک بار بیشتر به یک "خانه کوچک در جنگل بزرگ"

Facebookتوییترایمیلنسخه قابل چاپصرفه جویی در داستان"خانه کوچک در جنگل" حساب لورا Ingalls وایلدر دوران کودکی در

توسط NEWS-SINGLE در 6 فروردین 1399
"خانه کوچک در جنگل" حساب لورا Ingalls وایلدر دوران کودکی در ویسکانسین جنگل است یک دستی به صورت خود به اندازه کافی انزوای اجتماعی.عکس توسط John D. Ivanko / Alamy

من چهارده ساله پسر خوبی است پنج اینچ بلندتر از من با یک صدای عمیق تر از آن است که از پدرش اما دیگر شب وقتی که من رفتم به اتاق خواب خود را برای او آرزوی خوب شب من تو را دیدم یک چهره کودک نگاه در من از بالش و من منتقل شد به درخواست او چیزی است که من در سال: آیا او مثل من به عنوان خوانده شده با صدای بلند برای او ؟ قبل از آن که شب بوریس جانسون, نخست وزیر بریتانیا, حال به نظر می رسد در یک خیابان داونینگ مطبوعاتی اعلام کرد که تمام مدارس انگلستان را در دو روز دیگر با توجه به گسترش coronavirus. در آن نقطه من و همسرم در حال حاضر تصمیم گرفت که پسر ما تا به حال گذشته خود را صرف روز در کلاس درس بوده و تخلیه دانش آموزان را پس از هفته و که در آن معلمان اختصاص کار از Netflix به جای از کتاب های درسی. من خبر از بسته شدن از Instagram قبل از او آن را از ما در حالی که پیام کوتاه دوستان او نمی خواهد ببینید, آن شروع به سپیده دم در او را برای ماه می باشد. از شرکت در آن فقط می تواند سه ما خانه به تنهایی با هم.

هنگامی که در بهار سال 2018 ما بسته بندی شده تا مطالب از خانه در بروکلین است که در آن پسر من بود که تا کنون خود را صرف دوران کودکی او تا به حال شده است قادر به تصور یک آینده خود را که نمی خواهید تصویر خود را کتاب و جوان-خواننده فصل کتاب در قفسه های خود را و بسیاری از آنها رفت و به حرکت جعبه با ما در سراسر اقیانوس. از آن زمان تقریبا یک سال زندگی در یک توالی کوتاه مدت اجاره قبل از ما حل و فصل شد در خانه جدید ما در لندن که در آن پسر من اتاق خواب کوچکتر از اتاق خود شده بود در بروکلین است و کمتر قفسه. سپس او تبدیل به یک نوجوان-ager با یک حساب Spotify در و یک حلقه جدید از لندن به دوستان—بی دست و پا خوشخو نوجوانان که او را در بازگشت به خانه بعد از مدرسه در روزهای جمعه به پشت پا زدن در اتاق نشیمن مبل راحتی بازی کردن بازی های ویدئویی و خوردن تمام بسته های شکلات digestives. حرکت جعبه پر از کودکان کلاسیک ماند بیشتر باز نشده انباشته در گوشه ای از گنجه. غیر قابل تصور انتقال ساخته شده بود و پسر من نمی نیاز به آن کتاب در حال حاضر.

یک کتاب ما تا به حال بستهای اگر چه بود "خانه کوچک در جنگل" لورا Ingalls وایلدر و آن این بود که حجم من رسیده که او به من گفت که او می خواهم به من به عنوان خوانده شده با صدای بلند. این نسخه از سال 1953 نشان داده شده توسط گارت ویلیامز که اواخر من مادر در قانون خریداری شده در خلیج مستعمره کتابفروشی در بوستون. او انگلند جدید از طریق و از طریق هر چند زمانی که او ازدواج او نقل مکان کرد بیش از همه با پدر من در قانون, یک زمین شناس تبدیل شده, دیپلمات, زندگی در کلرادو کانادا و شیلی قبل از اینکه در نهایت حل و فصل در خارج از واشنگتن دی سی وجود دارد او چهار فرزند خود خواندن لورا Ingalls وایلدر با صدای بلند به آنها. فرزند ارشد شوهر من خواندن از همان دوره به سه مسن پسران من دارد دیک—این "پسر بزرگ" را به عنوان ما آنها را. پسر بزرگ در حال رشد در حال حاضر در بیست سالگی و سی سالگی زندگی می کنند زندگی خود را در ایالات متحده. تنها ناراحت کننده شش ساعت در کلاس اقتصاد دور: چیزی که من و همسرم گفت: خودمان زمانی که ما تصمیم به حرکت به انگلستان ترک ما بزرگ خانواده آمریکایی ، ما را به طور منظم آنها را به ما می آیند. ما همیشه می توانید در یک هواپیما.

پسر ما نبود هنوز چهار سال از زمانی که شوهرم برای اولین بار به عنوان خوانده شده "خانه کوچک در جنگل" با صدای بلند به او—و حتی در آن سن و سال او ربودهشده. جای تعجب نیست; اگر چه این کتاب یک شرح حال حساب Ingalls وایلدر دوران کودکی در جنگل های ویسکانسین این است که در یک قوم قلمرو داستان و نوشته شده است در cadences از یک افسانه حتی ابتدا با عبارت "Once upon a time." وجود دارد گرگ است که خوردن دختران کوچک مانند لورا و خواهر و panthers از نیروی فوق العاده که می تواند تعقیب و سقوط یک مرد سوار بر اسب. در شب کوچک کابین ورود به سیستم وجود دارد صدای وزش باد سوت زدن از طریق درختان که گسترش به عنوان دور به عنوان یک سوار می تواند در یک ماه. "وجود دارد هیچ خانه. وجود دارد هیچ جاده ها. وجود دارد هیچ مردم است. وجود دارد تنها درختان و حیوانات وحشی بود که خانه های خود را در آنها" من به پسرم که دراز گوش دادن زیر مورد علاقه خود را پتو جعلی-خز پرتاب من در یک هدف در بروکلین ده دقیقه پیاده روی از خانه های قدیمی.

اگر "خانه کوچک در جنگل" ارائه ژیان لذت های برادران گریم, من متوجه شدم که من به عنوان خوانده شده با صدای بلند آن را نیز به طور موثر یک کتابچه راهنمای کاربر برای خود کافی انزوای اجتماعی. لورا پدر, Pa نیاز ندارد هدف: او می تواند یک خز واقعی پتو از پوست خرس او می خواهم به کشته شدن با گلوله او می خواهم بازیگران خود را از سرب مذاب. قبل از پایان فصل اول, ما می خواهم آموخته است که چگونه برای حفظ گوشت گوزن و آهو, با نمک گوشت در هیئت مدیره و سپس کشیدن آن را در داخل یک درخت توخالی تنه با معطر درخت گردوی امریکایی تراشه. ما می خواهم به عنوان خوانده شده در مورد بافتن همراه پیاز و فلفل و کدو تنبل تابستان به چسبیدن به آنها را در اتاق زیر شیروانی برای زمستان. ما می خواهم به عنوان خوانده شده در مورد جزئیات نحوه کشتار گراز زد که وحشی در جنگل خوردن بذرها و ریشه و چه قصاب قفسه محصولات حیوانی می تواند تبدیل به: دنده یدکی و ژامبون و گوشت خوک و headcheese و سوسیس و حتی آن استخوانی دم بو داده و شور برای یک کودک درمان است.

توسط من معلوم شد نور من در مانده خیال. زندگی در جنگل بزرگ صدا سخت و خطرناک است اما همچنین نوع از سرگرم کننده گفت: آنچه که با حیوانات وحشی و اسلحه و و فریزر پر از خیر بیکن دودی. من می توانم بگویم که او فکر قدیمی خود را در اردوگاه تابستانی در ورمونت. وجود دارد او می خواهم خواب در سه طرفه, ورود, کابین آموخته است که چگونه به ساخت یک اردو در یک شب کوه بازحمت حرکت کردن و تسلط مهارت چکش ناخن به تخته برای رفع کردن یک shingled دیوار. من فکر کردم از قفسه های سوپر مارکت که در حال حاضر خالی از محصولات تازه و از داروخانه ها محروم از تیلنول و ضد عفونی کننده دست. Pa شناخته شده اند که چه باید بکنید; من احساس درماندگی. صبح روز بعد در صبحانه پسر من یک پیشنهاد برای من و شوهرم: ما باید حفاری تا کشاورزان ما در تراس پشت بام و خود ما رشد سبزیجات مانند "خانه کوچک در جنگل بزرگ." که راه ما نمی خواهد نیاز به مغازه ها. ما باید حفاری تا کشاورزان من موافقت کردند—هر چند با فضای محدود ما خواهید بود خوش شانس برای دریافت یک وعده سالاد از آنها. هنوز هم آن را به چیزی برای انجام چیزی است که ما را در هوای تازه—در حالی که سه نفر از ما یاد بگیرند به زندگی می کنند در دیوارهای خود ما در لندن است.

ما صبحانه و ساخته شده برای برنامه های اولین روز از پسر من اقامت در خانه زندگی: چند ساعت از مشق برخی از ورزش و بعد از آن برخی از PlayStation زمان اتصال از راه دور با دوستان که در حال حاضر نشسته در خود نیمکتها در خانه های خود به جای ما. بیایید سعی کنید برای FaceTime با پسران بزرگ, شوهر من گفت: پسر من و من موافقت کرد: بیایید قطعا انجام این کار است. جوانترین پیراپزشک با شهر نیویورک آتش نشانی در بروکلین آثار نامنظم ساعت; او همیشه سخت برای رسیدن به, و در حال حاضر بیشتر از همیشه. ما به عنوان خوانده شده اخبار از ویروس را در نیویورک و لرزه به او پاسخ اول. وسط یکی نمی توانید از خانه کار می کنند یا: او یک مددکار اجتماعی در یک بیمارستان روانی در Austin, جایی که او صرف روز خود را در مجاورت نزدیک با دیگر کارکنان در رسیدگی به بیماران از آنها آن را غیر ممکن است برای حفظ یک فاصله اجتماعی.

قدیمی ترین است که معمولا ساده ترین راه برای رسیدن به حداقل زمانی که او گاهی اوقات-ناقص اتصال به اینترنت است عملکرد. چند سال پیش او و شریک زندگی خود را در سمت چپ خود را در آپارتمان استودیو کوچک در بروکلین برای شمال ایالت نیویورک است. آنها خریداری یک شکارچی کابین عمیق در روستا در دوازده هکتار از زمین پوشیده شده از درخت با یک حوض و یک جریان. من بچه که خودش را آموخت نجاری زمانی که او هنوز هم زندگی در بروکلین شده است و یادگیری stonemasonry شمال ایالت بازسازی کابین خود با کمک فیلم های یوتیوب و عرق کار و بازدید از دوستان. او می فرستد و ما از خود پیشرفت های قابل توجهی را از جمله یکی که در آن با استفاده از تعدادی از ماشین جک, او تا به حال برداشته خانه خود را به طور کامل از روی زمین در حالی که او گذاشته و جدید بنیاد بتن زیر. تابستان گذشته او ساخته شده است یک اسکاندیناوی به سبک Airbnb کابین در جریان است که من می توانم بگویم از چک کردن سایت Airbnb های پنج ستاره بررسی شده است و تعداد زیادی از نمایش ها به تازگی می رود از شهر فراری. هر زمان که ما صحبت می کنند به قدیمی ترین فرزند خوانده از طریق دوربین بر روی لپ تاپ خود را, ما در ترس از آنچه که او ساخته شده با دست خود: چگونه صالح او چگونه راضی به نظر می رسد.

هنگامی که ما با او صحبت کنید و او را نشسته بر روی نیمکت خود را با قفسه های او ساخته پوشش دیوار پشت سر او و شریک زندگی خود را خندان در کنار او. من بچه را در دامان خود خواهد بود سال پسر: سه تن از آنها تنها در خانه با هم. شوهر من را چهره های خنده دار, تلاش برای ایجاد اولین نوه خنده از هزاران unbridgeable مایل دور در جای نشسته نوزاد خود را در دامان و خواندن با صدای بلند به او را از یک کتاب عکس به عنوان او را با فرزندان و مادر خود را با او. شوهر من شده بود برنامه ریزی سفر به ایالات متحده در اوایل این ماه—او باید شده اند وجود دارد در حال حاضر -- اما سفر خود را به تعویق افتاده است برای چه مدت ما هیچ ایده. نوزاد فقط یادگیری به راه رفتن من خوانده است گفت: ما از طریق پست الکترونیکی. اگر ما خوش شانس هستید و اتصال به اینترنت دارای ما به دیدن او ایستاد و تلو تلو خوردن گسترده ای پا در سراسر زمین پیدا کردن پاهای خود را برای اولین بار در این خانه کوچک در جنگل بزرگ.



tinyurlbitlyis.gdv.gdv.htclck.ruulvis.netcutt.lyshrtco.de
آخرین مطالب