من می دانستم که قدمت یک آشپز شگفت انگیز خواهد بود. آنچه که من را درک نمی کنند چه مقدار از آن را تغییر راه من آشپز.

ما به طور مستقل انتخاب این محصولات—اگر شما خرید از یکی از لینک های ما, ما ممکن است کسب درآمد کمیسیون.من دختر آ

توسط DASTESALAMATT در 29 خرداد 1399

ما به طور مستقل انتخاب این محصولات—اگر شما خرید از یکی از لینک های ما, ما ممکن است کسب درآمد کمیسیون.

من دختر آنلاین هنگامی که ما در زندگی در سواحل مخالف. "چگونه می توانم از شما بپرسم کسی که زندگی 2,500 مایل دور در تاریخ ؟" او از من پرسید.

او یک آشپز مشغول به کار به عنوان یک نانوا در نیویورک است. من در مورد نوشت: رستوران, اخبار و رویدادهای تقویم محلی جایگزین روزنامه. ما معامله لیست پخش Spotify در و فورا پیوند بیش از یک عشق مشترک از غذا — ما کشف کردیم همان دقیق رتبه بندی از سه رامش فوری مارک های ذکر شده و ما کویر-جزیره آشپزی. هر روز او فرستاده من یک عکس از قرص او می پخته در محل کار. حدود یک ماه از non-stop texting بعد او با هواپیما به سیاتل به ملاقات من برای اولین بار و به من یک ساندویچ صبحانه با همه چیز شیرینی او می خواهم با او به ارمغان آورد از بروکلین.

امروز ما به اشتراک گذاشتن یک آپارتمان در سیاتل. زمانی که مردم از من بپرسید آنچه آن را مانند به تاریخ یک آشپز من به آنها بگویید که آن را فقط به عنوان بزرگ به عنوان شما می خواهم تصور کنید. اما علاوه بر آشکار قدرت پردازش مانند گرفتن به بازی خوک گینه زمانی که او آزمون دستور العمل های جدید و یا آمدن به خانه به کشف او ساخته شده بو ssam می من در بر داشت به طور غیر منتظره که من خانه پخت و پز افزایش یافت با فراز و نشیب.

قبل از من دوست دختر من در حال حاضر صالح آشپز خانه. اما من هرگز منحرف بیش از حد از دستور. من گیر به جهات دقیقا گرفتار یک ترس غیر منطقی که من را خراب ظرف و زباله های با ارزش من مواد و اگر من diverged. یک دختر از یک چهارم-معلم کلاس یاد گرفتم که در اوایل به دنبال دستورالعمل های کتاب درسی است که یک مزیت در بسیاری از, اما مانع خلاقیت من در آشپزخانه است. اگر من از دست رفته یک عنصر واحد من زد به فروشگاه به بهانه آن — مهم نیست که چگونه در اواخر آن بود. یک دوست به یاد می آورد من یک بار به ساخت یک ظرف و اصرار بر استفاده از تنها لازم قاشق چای خوری نمک به نام برای در دستور نیست یک دانه بیشتر است. من موظف به برخورد improvisers در بخش نظر از دستور العمل وبلاگ خود صندلی-of-the-شلوار خلاقیت به سختی قابل تشخیص بدل از ظرف اصلی.

دوستیابی یک آشپز اتحادش را تغییر چگونه من روش پخت و پز. من آرام تر و انعطاف پذیر در آشپزخانه. من هنوز هم دوست دارم به طبخ از دستور العمل اما من نیز بسیار مناسب تر از قبل به ظرف خود من و به شادی کردن در این فرآیند است. این ممکن است به نظر می رسد آشکار, اما من تعجب به یاد بگیرند که هنگامی که او کار نمی کند و در حال توسعه یک دستور دوست دختر من ترجیح می دهد به شلاق تا فروتن بدون عارضه وعده های غذایی مانند برنج سرخ شده و کبابی ساندویچ پنیر پس از خسته کننده رستوران شیفت. با مشاهده او بی خیال آشپزی به سبک من شروع به اتخاذ یک آرامش بیشتری نگرش خودم.

برخی از درس های آموخته شده اند عملی: با تشکر از دوست دختر من بیمار هدایت, من در حال حاضر می تواند اجرای یک دختر زیبا بی عیب و نقص, فرانسوی, املت (بیشتر از زمان) و من مى تواند مراحل ساخت ریزوتو (که او نشان داد در یکی از تاریخ اول) توسط قلب. اما بزرگترین تغییر شده است در طرز فکر من است. بیشتر من در آغوش فلسفه زیر من خانه پخت و پز شروع به شکوفه مانند قبل از هرگز. در اینجا برخی از مهم ترین درس من آموخته است.

اضافه کردن نمک بیشتر و بیشتر اضافه کردن اسید. (حتی بیشتر!)

هر ظرف دوست دختر من ساخته شده به نوعی طعم مانند بهترین چیزی که من همیشه می خواهم خورده به عنوان zingy و غیر قابل مقاومت به عنوان یک سیب زمینی تراشه. راز بود در چاشنی. دوست دختر من به من گفت که او می خواهم یک بار شنیده دیوید چانگ می گویند که مواد غذایی باید آنقدر شور است که اگر آن را هر شورتر از آن خواهد شد بیش از حد شور است. که ساده قاعده کلی به من کمک کرد استفاده از جسورانه دست که نمک. و هنگامی که یک ظرف است که فاقد چیزی است که آن را بیشتر از نه اسید. دوست دختر من به یاد می آورد که "اضافه کردن برخی از اسید آشپز!" مشترک بود شوخی خودداری کنند در آشپزخانه او هنگامی که مشغول به کار در.

در طول زمان توسعه یافته خود من احساس برای چه غذای مورد نیاز است. من دختر سرب و چاشنی غذا با الماس نمک کوشر (یک مورد علاقه در آشپزخانه حرفه ای برای آن توخالی کریستال-شکل دانه و توانایی چسبیدن به مواد غذایی) و شری سرکه (او ترجیح سلاح مخفی برای اضافه کردن یک چلپ چلوپ از اسیدیته و روشنایی). من به این درک رسیدم که غذاهای که در غیر این صورت به پایان رسید تا به عنوان مطلق شکست می تواند ذخیره شود به سادگی با اضافه کردن نمک بیشتر و بیشتر اسید.

آیا دستور العمل های درمان به عنوان قوانین, اما نه قالب.

دوست دختر من هرگز آشپز از دستور — او را بسیار بیشتر احتمال دارد به پرتاب چیزی با هم با استفاده از غرایز خود را و هر چه در دست است. من هنوز کاملا رتبهدهی نشده است اما من یادگیری به مشاهده دستور العمل به عنوان قالب به جای سفت و سخت خواسته های شما باید به دنبال. به جای کورکورانه با تکیه بر یک نوشته شده برآورد زمان در یک دستور زمانی که من می گویند caramelizing پیاز و یا قهوه و کره و من سعی کنید به استفاده از حواس من به اندازه زمانی که مرحله انجام شده است.

این طرز فکر به من کمک کرده بود بیشتر انعطاف پذیر در آشپزخانه. من مقطر روش از دستور العمل های مورد علاقه برای سالاد لوبیا سفید و escarole بود و وحی که من در حال حاضر می تواند آن را با هر آنچه لوبیا و سبزی من می خواستم: نخود چشم سیاه و برگ کلم برگ نخود و کلم و لوبیا قره قاط و puntarelle. من در حال حاضر بازی شیر یا خط در پارمسان rinds, گویا, adobo چاشنی قارچ پودر یا همه فن حریف گیاهان به هر آنچه که من با بی پروا به رسمیت شناختن است که آزمایش و خلاقیت بخشی از سرگرم کننده است.

می دانم که شربت خانه خود را است جادویی تر از شما فکر می کنید.

من نمی دانستم چقدر غذا من پرتاب دور تا دوست دختر من وارد تصویر. او یک زن واقعی شربت خانه نجوا کن استاد coaxing باور نکردنی ترین وعده های غذایی از چیزهایی که من می توانستم قسم خورده ما تا به حال "هیچ چیزی برای خوردن." بر حرکت در او بی درنگ تجدید سازمان شربت خانه من به طوری که من بیحال شانس و به پایان می رسد رویت شد یک بار دیگر. او همچنین بخواهند صفحاتی دوباره مرتب و دارای برچسب مطالب من ادویه کشو به ترتیب حروف الفبا و شروع به طور سیستماتیک با استفاده از آنها را. مانند یک شعبده باز او مصرانه خواست کوکی ها از شکلات سفید خشک آلبالو و نارگیل و سیب و جو من می خواهم را فراموش کرده بودم و احضار یک آرامش شام-صبحانه سبک از تکه هات داگ, سبز, فلفل, تیز پنیر چدار و منجمد براونز هش.

من همیشه کم کردن زباله به عنوان کارهای عادی و روزمره — چگونه می تواند کسانی که نیمه با استفاده از جعبه ماکارونی جمع آوری گرد و غبار در کابینه من بود به عنوان هیجان انگیز به عنوان مواد تازه? اما دوست دختر من ابتکار به یادآوری است که با استفاده از آنچه که شما می توانید احساس نه تنها فضیلت بلکه کاملا لوکس.

در فیلم راتاتویی, آشپز کولت snarls "نگه داشتن ایستگاه خود را روشن و یا من شما را خواهد کشت!" من خندید و با دلچسب شناخت در دوران اخیر rewatch چون متوجه شدم از طریق دختر چقدر ارزش سرآشپزها محل مرتب کار منطقه است. بیشتر هم ریخته مقابله بیشتر به هم ریخته آشپز دولت از ذهن است. این الهام بخش من برای من بازی. که به معنی تنظیم کردن محیط کلی محل از قبل نگه داشتن یک "زباله کاسه" در نزدیکی تکه و با استفاده از هر بیت از خرابی در یک دستور به شستن تمام ظروف و بازگرداندن به حالت اصلی خود. آن را ساخته شده من پخت و پز زندگی خیلی هماهنگ تر و کارآمد و من نمی توانم باور کنم که تا کنون زندگی می کردند هر راه دیگر.

تبدیل شدن به دوستان خود را با گلدان و تابه.

دوست دختر من را دوست دارد به می گویند "مراقبت از خود ابزار و آنها را به مراقبت از شما." او همیشه نمی دانیم چه ابزار در دسترس خواهد بود به او در آشپزخانه حرفه ای به طوری که او را نگه می دارد و او را محبوب کیت چاقو و سایر ظروف در شرایط نخست در همه زمان ها به طوری که آنها آماده به اعزام در یک لحظه متوجه. او دستمال مرطوب چاقو خشک پس از هر وظیفه و تقویت آنها را با دقت و مالش و خشک او را باارزش Staub اجاق هلندی حق دور برای حفظ آن دوست داشتنی براق. ذن معلم و نویسنده ادوارد Espe قهوه ای خواستار این بودن "دوستان خوب" خود را با گلدان و تابه و من آن گرفته شده به قلب است.

من معتقدم آنچه که درست است برای من در آشپزخانه هم درست است برای من در زندگی است. وجود دارد گفت: "چگونه شما انجام هر کاری این است که چگونه شما همه چیز را انجام دهد." قبل از من بود و با حوصله و سفت و سخت طبخ مانع خودخواسته قوانین. به عنوان من تا به رشد اعتماد به نفس بیشتر و بصری در من رشد کرده ام بیشتر از آن در مناطق دیگر از زندگی من است. و برای که من دوست دختر من برای تشکر.



tinyurlis.gdv.gdv.htu.nuclck.ruulvis.netshrtco.detny.im
آخرین مطالب