'من یک قهرمان نیستم برای مردن آماده'--نیویورک پرستار می شود کاندید مورد COVID-19

حسن نیت ارائه میدهد از KP مندزا دیروز به نظر من نوشتن خواهد شد. من 24 سال است. من یک پرستار ICU در شهر نیوی

توسط ETELARESANKHABAR در 18 اردیبهشت 1399
ICU-Nurse-not-die-doing-it-1
حسن نیت ارائه میدهد از KP مندزا

دیروز به نظر من نوشتن خواهد شد.

من 24 سال است. من یک پرستار ICU در شهر نیویورک است. من در سلامت خوب در این زمان داشته باشم و هیچ دلیلی برای حتی فکر کردن در مورد نوشتن خواهد شد. اما دیروز من استعفا خودم را به این واقعیت است که من احتمال مرگ است که از نظر آماری قابل قبول تر از من بود که قبلا تصور می کرد.

زمانی که من فارغ التحصیل از من پرستاری برنامه در سال 2018 من هرگز فکر نمی کردم این امر می تواند آینده من با سختی دو سال در این زمینه است. من فکر کردم من آماده شد برای دیدن مرگ; من تا به حال دیده می شود به اندازه کافی از آن را در سال اول من در ICU. در عین حال در دو هفته گذشته من را دیده اند بیشتر مردم از مرگ بسیاری از افراد در تمام طول زندگی خود را. در حال حاضر من مطمئن نیستم اگر مرگ چیزی است که من آماده هستم برای دیدن دیگر.

مرگ در حال حاضر متفاوت است. مرگ می تواند من را انتخاب کنید.

هفته گذشته یک دختر به نام درخواست در مورد مادر. او فکر او و مادرش شرط ثبات بود. من متوجه شدم که هیچ کس تا به حال روز خود را; همه چیز بسیار متفاوت در حال حاضر که خانواده مجاز نیست در بیمارستان است. من با اکراه اما به آرامی به او گفت که اگر من متوقف پمپ IV در حال حاضر مادر او خواهد مرد. من تا به حال به blunt — چرا دروغ یا sugarcoat چه اتفاق می افتد ؟ بیاختیار و انتظار, او شروع به گریه.

من auscultated برای تلفن های موبایل از یک مرگ قلب است. اما هرگز قبل از من شنیده ام در حال مرگ قلب از طریق تلفن.

و من ایستاده بود وجود دارد ناشیانه تو همه چیز من نیاز قبل از ورود به اتاق امید من چیزی را فراموش کرده ام در حالی که او گریه در تلفن: داروها, لوله, ویال, سوزن سرنگ...ذهن من نژادها را از طریق آنچه که من نیاز به انجام در حالی که همچنین تلاش برای گوش دادن به آنچه که او ممکن است می گویند.

هر زمان شما را به یک COVID بیمار شما در معرض خود را, بنابراین من به خودم بگویم "هر چیزی که شما فراموش نکنید که نیروهای شما را به بازگشت به اتاق چیزی است که ممکن است شما را بکشند." من در تلاش برای تمرکز بر روی انسان به عنوان من ایستاده وجود دارد در وسط راهرو مطمئن نیستید از آنچه می گویند من ماسک نیم و یک قطره از عرق تشکیل زیر لایه های متعدد از PPE.

چگونه می توانم شما عذر خواهی برای اینکه به اندازه کافی است ؟

من شده اند گفت: من در خط مقدم اما حقیقت این است که من نهایی مراجعه کنید. من یکی از چند که در گذشته مردم می خواهید برای دیدن چرا که ما پس از مرگ است. خارج از همه گیر نسبت در ICU است که دو نفر به یک پرستار حداکثر. در حال حاضر انتظار است که سه نفر به یک پرستار است. در دیگر بخشهای ويژه و در بیمارستان های دیگر به خصوص کسانی که در بیرونی شهرکی که نسبت و حتی بیشتر است. من ممتاز به فقط سه نفر برخی از روز.

آن روزها من.

حسن نیت ارائه میدهد از KP مندزا

ويژه پرستاران آموزش دیده به طور دقیق: ما درمانی ما titrate ما متین ما فلج ما کمک intubate. ما خود را شستشو بدن و لباس شما خوراک شما و شما را راحت. ما وارد اتاق که بیش از هر کس دیگری. مردم باید سرنوشت من به عنوان یک قهرمان یک ابرقهرمان به یک فرشته حتی — که من شجاع و شجاع است که بیماران من خوش شانس به من. ترین روز من احساس می کنم به دور از آن است.

در حال حاضر بیش از همیشه احساس می کنم ضعیف و بی منطق. من خوش شانس هستم اگر من حتی زمان برای قرار دادن پماد بر روی خود لب chapped به عنوان شما دراز اغماء, لحظات قبل از من FaceTime خانواده خود را و آنها را می بینید برای اولین بار پس از ترک بیمارستان, لوله تنفس در حال حاضر در لوله تغذیه غوطه وری را به بینی خود را اندکی یاوه سرایی کردن و شاید برخی از خون در اینجا وجود دارد که من فقط نمی تواند به نظر می رسد برای سرکوب. و من چه کسی هستم به سرقت مقدس که لحظه ای دور از شما و خانواده شما ؟ من که هستم به مستراح به حرمت نهایی که مراسم? آن را احساس می کند مانند یک گناه است. من شرمنده هستم.

اما من ایستاده وجود دارد با اینحال زده با شرم و بیبهره از انرژی چون من فقط لینک شما را به خانواده خود را در این لحظه.

گاهی اوقات من آنقدر شلوغ است که بیماران مبتلا به دروغ خود را در مدفوع بیشتر از من می خواهم به اعتراف. چگونه می توانم به شما در پیدا کردن زمان برای تمیز کردن بیمار خود را هنگامی که شما دیگر بیمار ضربان قلب فقط رسیده صفر بعدی درب ؟

حتی زمانی که من ترک بیمارستان, من نمی تواند فرار از این طاعون. Coronavirus شرح زیر است مرا به خانه به معنای واقعی کلمه و استعاره. آن را در کف کفش من در لباس های من به عنوان من نوار برهنه در درب و در دست من به عنوان من اسکراب آنها را قرمز و خام به خلاص شدن از شر خودم از احساسات کثافت و پوسیدگی. آن را در صدای من را بشنود خارج بدونم که بعد از قربانی این ویروس در پینگ از یک متن از یک همکار که به من اطلاع رسانی است که ما همکار پدر مرده از COVID-19 و آن را در یک آلارم است که در رفتن در ذهن من حتی زمانی که آپارتمان من است desolately سکوت.

تا به حال من می دانستم که هرگز معضل از جداسازی به تنهایی; چگونه صدای سکوت می تواند بسیار پر سر و صدا.

در من خاموش روز من ساعت را صرف خواندن مقالات مطالعات جدید منتشر شده در مورد عوارض جانبی این repurposed دارو مزایای این محاکمه جدید; مجموعهای از اطلاعات نا و طاقت فرسا است. در عین حال هر روز من در راه رفتن به محل کار احساس من هنوز نمی دانم به اندازه کافی در مورد این بیماری و هر روز من ترک کار احساس مثل من شکست خورده مثل من می تواند انجام داده اند بسیار بیشتر است. هرگز آن را احساس می کند به اندازه کافی. من احساس می کنم مثل من نزدیک به اندازه کافی.

است که چرا من به مردم برای تماس با من یک قهرمان است. به من این احساس می کند مانند یک دروغ است. من یک رسوایی است.

من پوشیدن گناه مانند یک بدن می پوشد کفن. من اجرا در اطراف به مدت دوازده ساعت در روز و گاهی بیشتر اگر آن مشغول به خصوص که تغییر. امروزه من خودم را خوش شانس اگر من هم به خوردن خوشا اگر من هم به توالت بیشتر از یک بار در یک شیفت. من تلفیق نعمت های من با من شانس; من نمی دانم چه باید خدا را شکر کنه که من قادر به خوردن یک وعده غذایی کامل بی شتاب و یا این واقعیت است که آن را به من در آن تخت ICU در حال حاضر.

من می خواهم مردم بدانند که این فراتر از آن دشوار است. آیا این جهان از بهداشت و درمان من انتظار می رود را وارد کنید; هیچ یک از ما انجام داد. من مطالعه را به صرفه جویی در زندگی می کند. من امضا برای مراقبت از بیمار در حال مرگ و بله من تصدیق می کنم که این همه در خطر از سلامت خود. اما نمی misconstrue انتخاب من حرفه ای برای احساس کاهش ارزش خود من نیست, ثبت نام برای مرگ.

من می خواهم کشور را به می دانم که اگر من تا پایان در آن تخت ICU به این دلیل است که من داده نشده hazmat کت و شلوار و یا به اندازه کافی PPE برای محافظت از من. من می خواهم کشور را به می دانم که آمریکا شکست خورده است و مردم آن بیشتر به ویژه کسانی که آن را بداند "ضروری" — که من واقعا بهش اعتقاد دارم.

ما ادعا می شود بهترین و آزادترین ثروتمندترین کشور در جهان است که هیچ کس دیگری مقایسه به ما آزادی. پس چرا از آن است که زمانی که من شیفت به پایان می رسد, من پوست همان N-95 ماسک که من پوشیده اند برای 12 ساعت+ راست ؟ من نفس در بیات هوا در تمام طول روز در یک واحد مملو از مرگ و در پایان این دوازده ساعت من شانه خالی کردن و صیقلی کردن من گردن محافظت نشده با یک سفید کننده پاک امیدوار است که نازک به راحتی پاره نفوذ زرد لباس پوشیدن من به عنوان "حفاظت" را فقط به اندازه کافی برای متوقف کردن ویروس از تراوش به من scrubs و حل و فصل زیر پوست من.

تا زمانی که یک درمان یا درمان مردم ادامه خواهد داد به مرگ یکسره از این بیماری است. حتی پس از انزوای اجتماعی اقدامات برداشته همه هنوز هم در معرض خطر است. حتی پس از یک قله وجود دارد هنوز هم می شود یک فلات و یک سراشیبی سفر و مردم ادامه خواهد داد به مرگ حتی به عنوان ما صاف منحنی. برای یک زمان طولانی به ويژه هنوز هم غرق شود و بخش اورژانس پر فراتر از ظرفیت. من می خواهم مردم بدانند که بهداشت و درمان در آمریکا شکسته است. ما آماده نیست به اندازه کافی نیویورک درد نمونه از آن است.

من معتقدم که این بیماری همه گیر است به طوری poignantly و دردناکی نشان دادن گسل از سیستم ما.

زمانی که من در کالج بود من استفاده می شود به خودم بگویم من بیش از حد شلوغ برای تماس با پدر و مادر من. در بهترین حالت من می خواهم آنها را یک بار در هفته شاید یک بار در ماه و اگر من در میان midterms یا نهایی. آنها مهاجران از فیلیپین که هنوز کار به عنوان پرستار به خانه در شیکاگو است. من حتی به نسبت من ناتوانی از ارتباط با آنها را با توجه به برنامه گیج کننده و غیر متعارف تغییر بار. اما این عجیب و غریب چگونه اضطراب پنجه در شما. من به عنوان خوانده شده داستان خود را در سوابق پزشکی بیش از صبح گزارش; من دیدن چهره خود را در مرگ بیماران — شنیدن فرزندان خود را پریشان صدای التماس برای به روز رسانی, دعا برای خبر خوبی است. آن صدای خود را شنیدم و یا این بود که معدن از طریق تلفن?

من تعجب می کنم اگر من پدر و مادر باید در نهایت نمیفهمد چرا من دیوانه وار آنها را تقریبا هر شب در حال حاضر.

من هنوز خیلی جوان است. من رویاهای, و من امیدوارم که به یک زندگی کامل جلوتر از من. من می خواهم برای رفتن به خانه به پدر و مادر خود را در خانه-وعده های غذایی پخته شده. من می خواهم برای دیدن من چهار ساله برادرزاده رشد است. من می خواهم به ازدواج به کسی که من با آنها می تواند به رشد و عشق است. من می خواهم به بچه ها و من می خواهم پدر و مادر من به از بین بردن خود را grandkids مانند آنها را به من داد.

بنابراین من می پرسند که شما نمی حیف من که با شما در تماس است من یک قهرمان است. من نمی خواهید به یک شهید. اکنون سوال من این است که بعد از همه این است که شما هرگز فراموش نکنید آنچه آن را مانند به دام افتاده در خانه خود را تحت قرنطینه. من سوال شما را هرگز فراموش نکنید سردخانه یخ کامیون پوچ کمبود کاغذ توالت و از کوره در رفته تقلا برای ماسک. من می خواهم شما را به یاد داشته باشید که ترس گریبانگیر بدن خود را هنگامی که کسی سرفه در کنار شما و یا هنگامی که شما کردم که تماس تلفنی از یک دوست خود را گفت: آنها تا به حال مشخصی تب.

کف زدن برای من و دیگر کارکنان بهداشتی درمانی در هفت ساعت اگر آن را می سازد این بیماری همه گیر تر احساس دلنشین. من تن خود را به سلامتی کمک به ما در trudge. فقط می دانم که به سلامتی و hollering نمی تغییر نتیجه. این است که من ملتهب درخواست — که ما تغییر آنچه که ما می توانید بعد از همه این است که بیش از.

این هرگز نباید دوباره اتفاق می افتد.

سردبیر توجه داشته باشید: شما می توانید به دنبال KP مندوزا سفر در اینجا.



tinyurlis.gdv.gdv.htu.nuclck.ruulvis.netshrtco.detny.im
آخرین مطالب