در حال قرنطینه با نوجوان رانندگی من دیوانه ای

مامان ترسناک و SaimonSailent/گتی من فکر می کنم این امر می تواند بهترین برای شروع این مقاله با این ادعا چقدر

توسط ETELARESANKHABAR در 13 اردیبهشت 1399
teen-driving-me-crazy
مامان ترسناک و SaimonSailent/گتی

من فکر می کنم این امر می تواند بهترین برای شروع این مقاله با این ادعا چقدر دوست دارم پسرم. من واقعا دوست دارم heck از آن پسر کوچک. من برای اولین بار او را در بیمارستان و من خود را قهرمان برای 13 سال در حال حاضر. من هر چیزی را برای او و من همیشه خواهد شد. اما من نیز می گویند حق در اینجا و در حال حاضر که من نیاز به یک استراحت از آن جوان مرد و من صادقانه نمی دانم وقتی که من دریافت خواهد شد.

من نمی نوشید در یک دهه اما مدرسه در منزل من 13 ساله به چرا مشروب فروشگاه COVID-ضروری است. او حاضر به انجام مشق شب خود را. این نیست که او نمی تواند آن را انجام دهد. این است که او نمی خواهید به آن را انجام دهد, بنابراین مدیریت bitching در حال حاضر باعث می شود تا حدود 20% از مسئولیت های حرفه ای.

در حال حاضر که من از خانه کار می کنند, من با قرار دادن یک میز در گنجه خود را به خاطر آن بود که تنها فضای موجود در خانه (او یک گنجه بزرگ). من نشستن در میز درب باز تریستان کار در اتاق خود را فقط به سمت راست من. من نگه داشتن یک چشم بر روی لپ تاپ من پاسخ دادن به ایمیل های دیگر در پشمالو با موهای پسر که فقط خیره در مدرسه خود را مانند آن را یک جنایت نفرت.

من سعی می کنم به جای با تایمر و اهداف و معافیت های کوتاه, و او استدلال می کند و می پرسد برای میان وعده و یا صفحه نمایش زمان و همه آن را احساس می کند مانند این قرنطینه در حال رفتن به پایین تر من امید به زندگی. و به طور واقعی من 100% مطمئن چقدر کار بچه است و یا که در آن از منابع هستند. فقط روز دیگر همسر من خواسته تریستان اگر او می خواهم بررسی مدرسه خود را ایمیل و او گفت: "من یک ایمیل؟" مطمئن شوید که به اندازه کافی او را با یک ظاهر بی پایان لیست باز نشده پیام ها از معلمان خود را.

پس از آن وجود دارد yelping. او به طور مداوم در ساخت این وحشتناک yelp که مرا به یاد این گیاهان در هری پاتر است که کشتن زمانی که شما آنها فریاد. من می دانم این برای تلفن های موبایل چشمگیر, اما به من اعتماد کن...نیست. هر بار که او آن را احساس می کنم مثل من در حال مرگ. آن است که زمینه زندگی من این است که موسیقی متن فیلم به من زوم جلسات و این صدا من می خواهم در تشییع جنازه من تا همه را درک خواهد کرد که چرا من درگذشت قبل از سن 40. به طور طبیعی ما باید این بحث را صدا. من از او پرسیدم که چرا او آن را ندارد و آنچه که اهمیت آن اگر او در واقع گردیده است. و پاسخ او این است که همیشه همان "من آن را انجام دهد چرا که..." به دنبال صدا به عنوان اگر صدای خود را تنها توضیح نیاز به توجیه آن ، همه این باعث می شود من احساس می کنم زندگی در یک کافکا رمان تنها کافکا کردم به نوبه خود به یک اشکال است که باید بگویم برای تلفن های موبایل بسیار خوب در حال حاضر.

پس از آن وجود دارد مبارزه برای به دست آوردن در حمام و از حمام بیرون و به تغییر لباس و مسواک زدن دندان های خود را و به انجام کارهای روزمره خود را, و او گفت که همه چیز را در همه زمان ها به طور مداوم است "احمقانه است."

اما راستش من با اعتماد به نفس من را دیوانه بیش از حد. منظورم این است که او 13 ساله و پدر خود را که در اطراف او 24/7 کار کردن خود را در گنجه و انتظار او را به انجام واقعی کارهای تولیدی. که می تواند بسیار دردناک است. در واقع من می دانم که من در زیر پوست است. دیروز من از او خواسته خود را به قرار دادن مکعب روبیک کردن و تمرکز بر روی تکالیف ریاضی و من به شما قسم او نورد چشمان او خیلی سخت ما ساعتهای از دست رفته یک ساعت.

و شما می دانید آنچه که او همان دقیق قبل از اقامت در خانه سفارش دهید. او تغییر نمی کند در تمام. نه من که برای ماده. این درست است که او در حال حاضر در 13. مشکل این است که وضعیت تغییر کرده است. من استفاده می شود قادر به فرستادن او به مدرسه و من می خواهم به کار ما می تواند هر دو را به یک استراحت از هر یک از دیگر. و یا زمانی که او می خواهم که yelp من می تواند فشار او را به محله برای رفتن yelp با دیگر 13 ساله در خیابان همه از آن صدایی مانند برخی از پیش از بلوغ جفت گیری تماس بگیرید.

خیلی از این موقعیتی است. من می دانم که برای یک واقعیت است.

بنابراین آنچه من در مورد آن انجام? و... وجود ندارد بیش از حد من می توانم در خارج از به طور مداوم به دنبال در سمت روشن. من خودم یادآوری کنم که او یک بچه بد چون او نیست. او در واقع یک مرد خوب و جوان. معلمان خود را مانند او دارای بارهای از دوستان. من خودم یادآوری کنم که در بسیاری از راه او دوستان من. او اصلی من به بحث در مورد مارول و جنگ ستارگان و هری پاتر. من صادقانه عشق پسر کوچک, و این واقعیت است که من هر قصد ادامه برای حمایت از بچه ها در تمام جنبه های همه چیز — حتی زمانی که او همواره مرا bonkers — باید به عهد به این واقعیت است.

اما واقعیت این است که او ممکن است در تحریک کننده ترین مرحله از زندگی در حال حاضر و آن را فقط اتفاق می افتد به همزمان کاملا با یک بیماری همه گیر و من نمی دانم آنچه من سزاوار این سطح خاص از جهنم اما در اینجا ما هستند. بنابراین اگر نوجوان شما این است که رانندگی شما دیوانه ای در حال حاضر من آن را دریافت کنید. من با شما هستم. سعی کنید به خودتان یادآوری خوب بار واقعیت که آنها به عنوان یک فرد و انگشتان عبور ما قادر خواهد بود برای نگه داشتن بر روی ما آخرین تیکه از سلامت عقل به اندازه کافی بلند برای ارسال این yelpers با خیال راحت به مدرسه ببرد.



tinyurlis.gdv.gdv.htclck.ruulvis.nettny.im
آخرین مطالب